پالتون

ساخت وبلاگ


ما برای ادامه دادن،

هیچ کسی را نداریم جز خودمان؛

و این کافی ست.



پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 186 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 18:03

 می‌گویند تنهایی پوست آدم را کلفت می‌کند

می‌گویند عشق دل آدم را نازک می‌کند

می‌گویند درد آدم را پیر می‌کند ...

آدم ها خیلی چیزها می‌گویند‌

و من،‌ امروز

کرگدن دل‌نازکی هستم که پیر شده است!


برچسب‌ها: مهدی صادقی, درد آدم را پیر می کند, تنهایی, عشق, آدم ها پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 168 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 18:03

.she's deep, dark, mysterious, and quite impossible to understand

.all I care is that she walks with me and likes to hold my hand

پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 172 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 18:03

کاش اشتباهای بیشتری مرتکب شده بودم٬

اشتباهای درست و حسابی٬

یعنی کارایی که راست راستکی واقعا غلط باشه٬

ولی عوضش اجازه نمی‌دادم

حوادث، منو جایی ببرن که دوست ندارم...


برچسب‌ها: توبیاس وولف, آزادی, اشتباه درست, تصمیم شخصی, روشنگری پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 170 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 18:24

رفته بودم کافه، به کافه چی گفتم یه قهوه بده به تلخی سرنوشتم

گفت خب چقدر تلخ بوده؟

سرمو بردم نزدیک گوشش گفتم:

10 تومن بیشتر ندارم :)


برچسب‌ها: کافه, قهوه, قهوه تلخ, تلخی سرنوشتم, کافه چی پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 191 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 18:24

زندگی یعنی بارانی از کثافت!

و در این میان

"هنر"

تـنهـا چـتـری است که داریم...

 

پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 174 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 18:24

آسوده خاطرم که تو در خاطر منی گر تاج می‌فرستی و گر تیغ می‌زنی 1 ای چشم عقل خیره در اوصاف روی تو چون مرغ شب که هیچ نبیند به روشنی 2 شهری به تیغ غمزه خون خوار و لعل لب مجروح می‌کنی و نمک می‌پراکنی 3 ما خوشه چین خرمن اصحاب دولتیم باری نگه کن ا پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 205 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 18:24


فکرش را بکنید کسی خودش را در آب انداخته.

از دو حال خارج نیست؛ یا شما برای نجاتش، خود را به آب می اندازید و در فصل سرما، به عواقب بسیار سخت آن دچار می شوید

یا او را به حال خود وا می گذارید.

شیرجه های نرفته، گاهی کوفتگی‌های عجیبی به جا می گذارند ...


برچسب‌ها: آلبر کامو, سقوط, نجات, کارهای نکرده, بخش هایی از کتاب پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 169 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 18:24

بوسـه بخیه است

خنده بخیه است

فراموشی بخیه است

مهربانی بخیه است

آدم‌ بی‌بخیه متلاشی میشود!

آدم؛ زخــم است...


برچسب‌ها: چارلز بوکوفسکی, آدم, بوسه, فراموشی, بخش هایی از کتاب پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 227 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 18:24


‍ زندگی من مثلِ شمع خرده خرده آب میشود،

نه، اشتباه میکنم مثلِ یک کُنده هیزم تر است که

گوشه دیگدان افتاده و به آتشِ هیزم‌های دیگر برشته و ذغال شده

ولی نه سوخته است و نه تر و تازه مانده

فقط از دود و دمِ دیگران خفه شده...


برچسب‌ها: صادق هدایت, بوف کور, زندگی من, اینجا که من ایستاده ام, بخش هایی از کتاب پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 169 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 18:24

از کوچه ای به کوچه دیگر می روم،

آدمها را نگاه میکنم و میبینم بسیاری از آنها

به دلیل اینکه موقعیتی پیش نیامده تا کسی را بکُشند،

تصور میکنند که بی گناهند...

 


برچسب‌ها: اورهان پاموک, بسیاری از مردم, بی گناهی, توضیحی از خود, روشنگری پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 176 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 18:24

 

Alone in this empty room of shadows

Alone, filled with memories of nothing

 

پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 184 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 18:24

کشیدم از تو: دو تا کوه، بعد، چند کلاغغروب کردم تا هر غروب گریه کنیبرای من که تمامی قصّه بد بودمکجاست آغوشی تا که خوب گریه کنی؟!.میان بندری ِ ضبط، بغض کردم تاکنار ترمینال ِ جنوب گریه کنی نشستم و خود را توی چای حل کردملباس زیرت را در شبم بغل کردم سفر نبود و کسی دست در کتابم بردبه سقف زل زدم از درد... پالتون...
ما را در سایت پالتون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 178 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 18:24